هاناهانا، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 3 روز سن داره

هانا نبض زندگي ما

دو ماهگي

1393/9/20 9:35
نویسنده : مامان
210 بازدید
اشتراک گذاری

الان ديگه هانا كوچولوي من دو ماهشه و تو اين روزهاي گذشته با تو بودن دخترم زندگي رنگ ديگري دارد شايد هميشه سفيد شايد هم رنگارنگ شبيه ماه تولد من و بابا و تو كه هر سه متولد پاييزيم

وقتي هانا خانوم واسه اولين بار موهاشونو تزيين ميكنن

 

 

قربون اون خوابيدنت برم نباتم

 

 

و د در آخر هم دومين ماهگرد دختر سبزه با نمك مامان 

 

 

تو بخند من جااااااااااااااااااااااااان ميدهم

 

 

بابا ولم كنيد خسته شدمممممممممم چقد عكس ميندازين هر چي هيچي نميگم شاکی

 

 18   آذر دو ماهه شدی نازنینم و موعد واکسن دو ماهگیت شد...

اون روز من از صبح استرس واکسنت رو داشتم که نکنه یه وقت تب کنی و اذیت بشی ملوسکم..حدود ساعت 8 بود که راهی  خانه بهداشت شديم . همه چیز نازگلکم رو چک کردن و گفت که مشکلی نیست خدا رو شکر...بعدش هم نوبت زدن واکسن شد که من اصلا دلشو نداشتم که این صحنه رو ببینم...این بود که بابایی به دکتر کمک کرد و پاهای کوچولوت رو نگه داشت تا دکتر واکسنت رو بزنه و من هم رومو برگردوندم تا نبینم که پاهای ناز و ظریفت رو سوزن میزنن...الهی براااااات بمیرم مامانی...داشتی یه خنده خوشگل برای دکتر میکردی که اون هم ناغافل اولین واکسنت رو زد..اون موقع بود که صدای جیغ و گریه ات بلند شد...چیزی نمونده بود که من هم بزنم زیر گریه!!..خلاصه بعد از زدن واکسن سریع لباست رو پوشوندیم و از مطب زدیم بیرون..تو هم تا برسیم دم ماشین دیگه اروم شده بودی و توی راه هم خوابت برد عزیزکم...خوشبختانه تب هم نکردی و بعد از اینکه بهت طبق تجویز دکتر قطره استامینوفن دادم اون شب رو تخت گرفتی خوابیدی..

اينم عكست  تو ماشين وقتي خواب بودي

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)