هاناهانا، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 22 روز سن داره

هانا نبض زندگي ما

يازده ماهگي

1394/6/19 8:18
نویسنده : مامان
753 بازدید
اشتراک گذاری

یادش به خیر..شهریور پارسال...و چنین روزهایی..شمارش معکوس برای زمینی شدن فرشته ام و اشتیاق بی حد من برای دیدن روی ماهش

و حالا ماه زندگیم به همین زودی یازده ماهه شد..

باورش برایم سخت است..این گذر سریع زمان.. و این که تا یک ماه دیگر نوزاد نرم و ابریشمی دیروز من کودکی یک ساله خواهد شد

می دانم که دلم برای همه روزهایی که با هم گذراندیم تنگ میشود..برای روزهای تکرار نشدنی نوزادیش..برای نفس هایش که بوی شیر میداد..و آن عطر خاص تنش..بوی پاکی و فرشتگی..که کم از بوی ناب بهشت نداشت

خدایا شکرت..برای بودن دخترکم و تجربه تمام لحظات شیرین و اعجاب انگیزی که به لطف وجودش به من عطا کردی...لحظاتی که فقط یک مادر میشناسد و حسشان میکند..

و حالا باز هم شمارش معکوس..این بار برای شروع فصلی نو در زندگی دلبند شیرینم...فصل زیبا و پر خاطره کودکی....

در اين روزها  نازگل مامان ياد گرفته همه اشيايي را كه ميخواد  با انگشت اشاره نشان بدهد و داد بزند چيه به زبان هانا يعني ميخوام بهم بدين زووووووووووووود....

بلاچه ما خيلي شيطون شده و درهاي كابينت و وسايل داخل اون از دستش در امان نيستن و چندتا از وسايل هم به دست هاناي گلم  دار فاني رو وداع گفتنچشمک

كلا هر چي كه با ايستادن به روي پاهاي كوچولوش بتونه با دستاي فنقلش بگيره استثنا نيست و همه وسايل خونه با توجه به قد و دسترسي هانا جا به جا شدن كه دخترك شيطونه ما خدايي نكرده به خودش آسيب نرساند

البته به جويدن سيم هم علاقه خاصي داره و از سيم شارژر تا آنتن تلويزيون فرقي نداره واسه دردونه ما خيلي دوست داشتني و شيرينه..

اين روزا با صداي بلند با زبون خودش برامون آواز ميخونه و حرف ميزنه و منو بابايي با شنيدن صداي نازك و زيباي دخترمون غرق سرمستي ميشيم عين قناريا كه واسه صاحبانشون چه چه ميزنن و اونا لذت ميبرن قناريه كوچولوي مام واسمون آواز ميخونه البته با صداي قشنگ و مختص خودش

این میان هر وقت هم صدای موزیک شادی در خانه به گوش برسد رقص و نانای کردن را فراموش نمی کند..

و گاهي براي دلخوشي من و بابايي يه نيم نگاهي به اسباب بازيهايش هم مياندازد كه ما انگيزه اي براي خريد اسباب بازي هاي جديد داشته باشيم كه حداقل در روز چند ثانيه اي با آنها بازي ميكند

 

گردش يه روز خوب در مكانهاي تاريخي سراي سعدالسلطنه

 

 

 

هاناي هلو به دست 

 

 

نبات مامان و كالاسكه سواري 

 

 

هانا در حال كوه نه ببخشيد مبل نوردي

 

 

ملوسك ما در حال لوس كردن خودش براي رسيدن به خواستش

 

 

آفتاب بدم خدمتتون خانوم بلاااا

 

 

 

موش موشك ما در حال ليس زدن ميز تلويزيون

 

 

و باز هم موش موشك در حال جويدن ميز

 

 

هانا و ميز سواري خونه ي ماماني 

 

 

وقتي دخترك مامان به همراه بابايي ميرن خريد و نتيجه ميشه اين

 

 

گل هميشه بهارم يازده ماهگيت مبارك فندق كوچولو

 

يازده ماهگيت مبارك جشنبوسزبانمحبت

 

 

 

هانا در حال سرك كشيدن و شيطنت و تلاش ما براي گرفتن چندتا عكس ......

 

 

قربون خنده هاي شيرينت نباتممم

 

 

بفرماييد عصرونه به همره چايي

 

 

هانا در حال بررسي ميزان برآمدگي هاي ديوار جهت ديوار نوردي

 

 

 

پسندها (1)

نظرات (0)