جشن شب يلدا 94
دخترک پاییزی من دومین پاییز زندگیش را هم پشت سر گذاشت....
يلداي سال گذشته هندوانه كوچكمان در سه ماهگيش به دليل مشكوك بودن به عفونت و بستري شدنش در بيمارستان نتوانستيم برايش جشن يلدا بگيريم و به همين خاطر امسال را با دعوت دوستان دور همي را در بلندترين شب سال جشن گرفتيم
كه عزيز دردانه ام در تمام شب يلدا تنقلات را مشت مشت بر ميداشت و تا به خودمان بجنبيم در گوشه اي از خانه پخش و پلا ميكرد.
و فرداي آن روز مامان بيچاره تنقلات را از گوشه و كنار خانه جمع ميكرد
ميز تنقلات هانا كوچولو كه مامان با اينكه كلي مشغله داشت سعي كرد خيلي خوب باشه عزيزكم
هانا در حال بهم زدن ميز مثل هميشه :(
هميشه بخندي گله نازمم
هانا و بابايي مهربون
عزيزه دل من به همراه دوست جونش كه يك دقيقه ثابت نموندن تا ازشون عكس درست و حسابي بندازيم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی